جیمز باند مأمور 007این ماجرا : دنیا کافی نیست!
|
![]() |
از مهندس سیدمجتبی طباطبایی
اسم من بانده : ''جیمز باند''. سال 1962 همزمان با اکران اولین فیلم جیمز باند به نام ''دکتر نو'' به دنیا آمدم و پدرم مرحوم ''راجر باند'' از شدت علاقه ای کــه به داستانهای جیمز باند نوشتۀ یان فلمینگ داشت نامم را ''جیمز'' گذاشت. من یک مهندس تأسیسات هستم که پس از چند سال کار در شرکت مهندسی مشاور و کسب تجربه و شهرت، حالا به عنوان کارآگاه یکـی از شرکتهای معروف بیمه به امـر کشف علت حوادث ویرانگر ناشی از تأسیــــسات ساختمانها بویژه ســـیستم بخار مــشغولم و شرکت بـــیمه براساس گــزارش کارشناسی مـن خسارت وارده را پــــرداخت می کند یــا نمی کـند. به همین دلیل دشمنان زیـــادی نیز برای خودم دست و پـا کرده و بارها جانم مورد تهدید قرار گرفته است. ولی این تهدیدات هرگز تأثیری نداشته و من گـــزارشاتم را وجداناً براساس واقعیتی کــه احراز می کنم می نویسم. راستی یادم رفت اشاره کنم که رئیس شرکت بیمه که خود از طرفداران فیلمهای جیمز باند است، برای من همان کُد جیمز بــاند یان فلمینگ را تعیین کرده یعنی مأمور 007!
غروب هشتم آوریل سال 2013 به سفارش ادارة آتشنشـانی در دفتــرم مشغــول کار روی پرونــدة حـادثه آتشســوزی در هتـل آمباسـادور نیـویورک بــودم. من در مــوقع کار همیشه تلویزیـون دفترم را روی کــانال CNN روشن میگذارم تا از وقـــایع روز بلافاصله مطلع شــوم. در بین اخبـار آن شب مصــاحبهای با ستوان جـف برانیــگان یکی از کــارآگاهان ارشد FBI پخش شد که نظرم را جلب کرد. او از سلسله آتشسوزیهای مرگباری خبر میداد که متعاقب هشدارهای تلفنی یک مرد ناشناس به پلیس، در چند شهر بزرگ ایالتهای مختلف بوقوع میپیوست و تا آن روز بیش از 400 کشته و مجروح بر جای گذاشته بود. وی در آخرین تماس خود با پلیس دربارة انفجار در یک آسمانخراش 115 طبقه هشدار داده و درخواست یک میلیارد دلار باج کرده و تهدید نموده بود که در صورت عدم پرداخت این پول ساختمانهای مهم دنیا را به آتش خواهد کشید. پلیس نیویورک هم به دلیل اینکه موضوع جنبة فدرال داشت کار را به FBI محول کرده بود.
با شنیــدن این خبر مثـل هر شهــروند دیگری بشدت نگران شدم چون معلوم نبود این انفجارها و آتشسوزیها تا کجا ادامه مییــابد و تا زمان دستگیــری این قاتل دیوانه چند نفر دیگر کشته خواهند شد. با وجود این خوشحال بودم که تا آن وقت هیچ یک از ساختمانهای طعمة حریق نزد شرکت ما بیمه نشده بودند و الاّ ممکن بود شرکت ورشکست شود.
|
![]() |
با وجود اینکه روی پروندة آتشسوزی هتــل آمباسادور متمــرکز بودم، بخاطر دوستم آلن گریشــام که در بسیــاری از پروندهها فداکارانه به من لطف کرده بود، قید خواب آن شب را زدم و سعی کـردم گزارشی جامع ولی جمـع و جور دربارة آتشسوزی ساختمانها بنویسم. روز بعد این گزارش را به آلن تحویل دادم :
|
![]() |
سیستمهای کنترل دود فقط برای انواع معینی از ساختمانهـا و فضـاها ضرورت دارند، مثل فضاهای بزرگ و باز ساختمانها که میتوانند موجب گستـرش سریع دود از منطقة آتش شوند. سیستمهای کنتـرل دود با تحریک یک احساسگـر یا نشان دهنـدة شروع پاشش آب توسط سیـستم آبپـاش خودکار2، و یا توســط یک دودیـاب3 اتاقی، خودبه خود فعــال میشوند. دودیابهای کانالی4 نیز میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، اما فقط همــراه با نشاندهندة شروع پاشش آب توسط آبپاش خودکار و/ یا دودیاب اتاقی. دودیابهـای کانــالی را نبــاید به تنهــایی به کار برد چرا که اغلب نسبت به وجود آتش در فضــاهای ساختمــان، واکنش سریعی ندارند. به علاوه، از تابلــوی کنترل آتشنشانی نیز میتــوان برای تحـریک دستـی (غیر خودکار) سیستم استفاده کرد. لازم است که منطقهبنــدی سیستم آبپـاش خودکار و/ یا سیستم هشدار دهندة آتشسوزی با منطقهبندی سیستم کنترل دود تطبیق داده شود. سیستمهای کنتــرل دود ممکـن است انحصــاری یا غیرانحصــاری باشنــد. سیستمهــای انحصــاری بطــور مجرد، منحصــراً برای کنتــرل دود طــراحی میشوند. اما سیـستم غیرانحصاری کنترل دود، بخشــی از یک سیستم بزرگتر مثل سیستم HVAC (گرمایش، تهویه و تهویة مطبــوع) است. استفــاده از تجهیـزات سیستم HVAC، مانند بادزنهـا و شبکـة کانال، میتواند از نظـر اقتصادی سودمند باشد. فـایدة دیگر سیستم اخیر این است که در صـورت از کار افتادن بادزن غیر انحصاری، اشکال را سریعتر میتوان پیدا کرد. شکل1 یک سیستم غیر انحصاری را با دو مُد کـاری نشان میدهـد. هنگـام کار معمـولی، دمپر برگشت قسمتی (یا کاملاً) باز است تا هوا بتـواند گـردش کـرده و با هوای خارج مخلوط شود. موقع کار کنترل دود، دمپر برگشت باید کاملاً بسته باشد تا همة دود به خارج تخلیه شده و مطلقاً امکان ورود به کانال رفت هوا را نداشته باشد. |
![]() |
◙ کنترل منطقهای دود برای کنترل منطقهای دود باید ساختمان را به چنــد ناحیه تقسیم کرد. این نواحی توسط سدهای فیزیکی مثل دیوارها، کفها، سقفهـا و درها از هم جدا میشوند. در یک سناریوی آتشسوزی، گسترش آتش از سرمنشاء به مناطق مجاور، توسط اختلاف فشــار و جریانهای هوا محدود میشود. اختــلاف فشـار هوا در طرفین دیــوارههای جدا کنندة منطقــة آتش را میتوان با ارسال هوای خارج به مناطق مجاور (به منظور افزایش فشــار هوا در این مناطق)، مکش و تخلیة دود از منطقة آتش، و یا ترکیبی از هر دو، ایجاد کرد. در ساختمانهــای بلنـد (برجهــا) هر طبقـه یک منطقـة مجـزاست. اما سیستم را میتــوان طــوری طــراحی کرد که هر طبقه خود شامل چند منطقه باشد، و یا اینکه هر منطقه چند طبقه را شامـل شود. قبل از تصمیمگیـری در مورد منطقهبندی ساختمــان، مهندس طراح باید مقررات و دستــورالعملهــای موجــود دربـارة منطقهبندی را بررسی کـرده طـرح خود را با سیـستم آبپـاش خــودکار و سیستم هشــدار دهنــدة آتشسوزی، هماهنگ سازد. شکل2 سه نمونه طرح منطقهبندی برجها برای سیستم کنترل دود را نشان میدهد. علامت منفی (-) نشــاندهندة سرمنشـأ آتش و دود است. ارســال هــوا به این منطقه متوقف شده و مکش و تخلیة هوای آنجا موجد فشــار منفی است. علامتهای مثبت (+) نشان دهندة مناطق دور از ناحیة تولید دود است. به دلیل ارسال هوا به این مناطق، فشار مثبت ایجاد میشود. ◙ آزمونهای پذیرش سیستم آزمونهای پذیرش جهت حصول اطمینان از صحت کار یک سیستم کنتـرل صورت میگیــرند. اولیــن بخش آزمـون شامل جنبههای عملکردی سیستم است که خود به دو قسمت تقسیــم میشـود. اول باید سیستمهــای حفــاظتی غیرعامل (کامل و بدون نقص بودن درهای آتش، آتشبندها و غیره) مــورد بررسی قـرار گیرند. بعد سیستمهـــای زیـر که روی عملکـــرد سیستم کنتـرل دود تأثیر میگذارند، باید آزمایش شوند: ● سیستم هشدار دهندة حفاظت در برابر آتش ● سیستم مدیریت ساختمان ● سیستم گرمایش، تهویه و تهویه مطبوع (HVAC) ● سیستم کنترل دما ● محل تأمین برق ● برق اضطراری ● سیستمهای خودکار متوقف کننده ● درهای خودکار (که بدون دخالت دست باز و بسته میشوند.) ● آسانسورهای اضطراری |
![]() |
بخش دوم آزمــون پذیرش، آزمایش عملکــرد خــــود سیـــستـم است و تعییــن اینکـه آیا کـل سیـستم تحت شرایـط پیشبینی شـده کار میکنــد یا نه. نشریات ANSI/NFPA 92A & 92B در ایــن مـــورد راهنماییهای لازم را ارائه میدهند. بعد از نصب سیستم کنترل دود، باید گواهیهـای لازم در مــورد انطبــاق آن با مقررات و نیز اجرای آزمونهای پذیرش، به مراجع قانــونی مربـوطه ارائه شوند. همچنین آزمایشـات دورهای (حین کار) و نگهداری سیستم نیز باید مطابق برنامه انجام گیرند تا از صحت سیستم اطمینان حاصل شــود. در نشریة ANSI/NFPA 92A توصیه شده است که سیـستمهـای انحصــاری هر شش ماه، و سیـستمهای غیرانحصاری هر ساله مورد آزمایش قرار گیرند. تازه از ارســال گـــزارش برای ادارة آتشنشانی فارغ شده بودم که تلفن زنگ زد؛ رئیس M با صدایی لرزان توجه مرا به خبر جدید تلویزیـون جلب کرد. سرآسیمــه تلویزیون را روشن کــردم؛ خبر فــوری CNN پخش زندة تصــاویر آتشسوزی هولناک آسمانخــراش 115 طبقة نایتینگل در مرکز تنسی بود. شعلههای آتش از چنــدین طبــقه زبـانه میکشیــد و دهها آتشنشان با شیلنگهـای خود در طبقات مشغول پاشیدن آب روی آتش بودند. دکتــرها و پرستــارها در بیرون ساختمان به دهها مجروح حادثه که با وضع رقتانگیزی روی زمین دراز کشیـده بودند رسیدگی میکردند. هر از گاهی پیکر شعلهور یکی از ساکنین که خود را از طبقات بالا به بیرون پرتاب میکرد مشاهده میشد که این بسیار تکاندهنده بود. با دیدن این صحنهها بیاختیــار به یاد حادثه آتشسوزی هتل هامیلتون شیکاگو در 2 سال قبل افتادم که از هتلهای تحت پوشش شرکت بیمــة ما و متعلق به یک خانوادة مافیــایی مخـوف به سرکردگی فیلیــپ تاتالیــا بود. او با آتــش زدن عمدی این برج قصد داشت میلیونها دلار از شرکت بیمة ما خسارت بگیرد که من موضوع را کشف کــردم و نقشة تاتالیا ناکام ماند. متعــاقب این ماجـرا او طی محاکمــهای پرسروصــدا به پنجاه سال حبس محکــوم شد. ولی پس از استمـاع حکم دادگاه رو به من که در ردیف اول تماشاچیان نشسته بودم کرد و فریاد زد انتقامش را خواهد گرفت. اما دو ماه قبل در خبرها آمده بود که تاتالیــا با اجرای یک نقشـة پیچیده شامل رشــوه دادن به برخی از عوامل زندان از آنجا فرار کرده بود. من آن موقع هرگـز به فکرم خطور نکرد که ممکن است تاتالیا تهدیدش را عملی کند. وقتی اخبار شبکه CNN برای نشان دادن سوابق آتشسوزیهای چند ماه اخیر اسامی هتلهای آتش گرفته را ردیف کرد، ناگهان متوجه یک نکتة عجیب شدم که بلافاصله من را به یافتــن عامل این آتشسوزیهـا هدایت کــرد. اسامی 9 هتل آتش گرفته بدین قرار بودند: 1- جک پات (Jack Pott) در لاسوگاس 2- آمبـاسادور (Ambasador) در نیویورک 3- مریلین (Merelyn) در لسانجلس 4- الیوت (Eliot) در میشیگان 5- سامــانتـــا (Samanta) در شیکاگو 6- بــاریمــور (Barrymore) در آتلانتیکسیتی 7- اوبراین (OBrien) در نیوجرسی 8- نایتینگـــل (Nightingel) در تنسی 9- ...؟ |
از کنار هم قرار گرفتن حروف اول اسم این هتلهـا نام من "جیمز باند" حاصـل میشــد. بر همین اساس حدس زدم حــرف اول نام هتــل بعدی که آتش خواهد گرفت حرف D خواهد بود. تاتالیای دیوانه میخواست با این روش نام مرا در سراســر آمریکـا بنویسد. بیدرنگ به ستـوان برانیـگان در FBI زنگ زدم و حدسم را با او در میان گذاشتم. برانیگان با تقدیر از من بلافاصله راننده فرستاد تا مرا به ستاد عملیات FBI برساند:
- آقای باند باید اعتــراف کنم که شمّ پلیسی شما از جیمــز باندِ یان فلمینگ هم قویتره. اگه حدستــون درست باشه کاری میکنم که از دست رئیس جمهـور
ایـالات متحــده مدال دریافت کنیـن و اسم شما در تاریخ آمریکــا ثبت بشه. در فاصلـهای که شما رو اینجا میآوردن من گفتم اسامی برج- هتلهایی رو که با حرف D شروع میشه برام آماده کنن. متأسفانه 8 تا برج- هتل در ایالتهای مختلف هستن که بیشتر از 80 طبقه ارتفاع دارن. این یه کمی کار ما رو مشکل میکنه.
- نه؛ من حدس میزنم هدف بعدی تاتالیا هتل داف (Duff) در شیکاگو باشه.
- چطور این فکرو کردین؟
- چون صاحب این هتــل "جرالد داف" شوهرخالة منه و تاتالیا اینو میدونه.
- میتونم از این به بعد جیمـز صداتون کنم؟
- البته؛ منم شما رو "جف" صدا میزنـم چون فکر میکنــم دیگـه با هم رفیــق شدیم.
به دستور ستــوان برانیگــان بلافاصله اقدامــات امنیتی توسط مأمورین FBI و پلیس شیکــاگو در هتل داف بعمل آمد. دو روز بعد ابتدا چند نفـر از افـراد تاتالیا در حـوالی هتل بازداشت شدند و پس از بازجوییهای تخصصی (!) محل اختـفای تاتالیا را لـو دادند. روز دوازدهم آوریـل تاتالیا بازداشت و روانة زنــدان شد.
صبح روز پانزدهم آوریل نامة تشکرآمیزی از رئیس کل FBI و متعاقب آن دعوتنامهای از کاخ سفیـد دریافت کردم تا از دست رئیس جمهور نشان افتخار دریافت کنم. نزدیک ظهـر هم رئیس M با یک دسته گل بزرگ به دفترم آمد. اول رئیس برای حداقل یک دقیـقه مرا در آغوش گرفت و بیوقفه شروع به بوسیدن صورتم کرد طوری که از ماچهــای آبدار او صورتم خیس شد و داشت حالم بهم میخورد؛ میگفت به من افتخار میکند چون کشف عامل آتشسوزیها باعث شده اسم شرکت بیمة ما سر زبانها بیافتد.
تازه صورتم را از تفمالی رئیس پاک کرده بودم که آلن گریشام به همراه ستوان برانیگان وارد شدند و آنها هم بعد از کلی تشکر و قدردانی صورتم را به ماچهــای آبدار خود مزین کـردند چون باعث شده بودم هر دوی آنها ترفیع درجه بگیرند.
خلاصـه ماه آوریل سال 2013 برای من یک ماه فرامـوشنشـدنی بود به دو علت: یکـی شنـــاسـایی جنایتکــاری مخوف و دیگری تف مالی مکرر صــورتم توسط دوستان تحت نام مقــدس "بوسة محبتآمیز"!
جیمز باند بازمیگردد با:
روز دیگر بمیر
پی نوشت :
1- Smoke Barriers
2- Sprinkler
3- Smoke Detector
4- In-duct Smoke Detectors